۱_ حس خوبی دارن این شبا که از خنکیِ هوا سردم میشه و دو دلم که پنجره رو ببندم یا نه ۲_ یه روزی کتابِ ها_ رو میذارم روی میز کامپیوتر و ازش عکس میندازم. پیش کتابهای رنگی رنگیِ سخت الان و بعدنها... ۳_ رضاامیرخانی چرا کتاب نمینویسه؟ ۴_ دوست ندارم خندوانه تموم شه ۵_ بعد از خوندنِ اس_ یکی از افتخارات دیگهی زندگیم در آینده این خواهد بود که تونستم خودم جلوی یه فاجعه رو بگیرم قبل از اینکه فاجعه جلوی خو,نمیدونم ...ادامه مطلب
امروز که دایی جانم زنگ زد و به مامان گفت اگه سهیلا بیداره گوشیو بده بهش ازش سوال دارم، عصبانی شدم. من که همیشه از شنیدن این حرف و این صدا خوشحال میشدم امروز عصبانی شدم. چون حوصلهی جواب دادن، حوصلهی شوخی کردن، فکر کردن و حرف زدن و شاید ضایع شدن رو نداشتم! موقع صبحونه به مامان گفتم چرا نگفتی من خوابم؟ مامان ناراحت شد. گفت اون بهت احترام گذاشته و برات ارزش قائل شده که زنگ زده بهت بعد من بگم خوابی؟.,نمیدونم ...ادامه مطلب