۱- دلم برای آقا تنگ شده. دلم برای آقاجون گفتنهاش و برای شعرخوندناشو برای اصطلاحات مخصوص خودش و برای مهربونیاش بی نهایت تنگ شده.
۲- بابای آشیخ م_ فوت کرده و چقدر دلگیرانهست! که برای کتاب جدید مستور خوشحال نیست.
۳- من از بس که تو خوابتم زخمیام
نمیشه که کابوسمو گوش کرد..
۴- ف_ داشت دربارهی م_ حرف میزد. گفت کسی که باباش دکتره و مامانش پرستار نباید اینجوری میشد. خراب شد!
۵- از الان منتظرن که تولد بگیرم. خبر ندارن که... آه..
برچسب : هویجوری, نویسنده : 11554a بازدید : 222