گفته بود هر روزِ دو هفتهای که دانشگاه نمیاومدی من میرفتم یه گوشهی حیاط میشستم و گریه میکردم.
گفته بود میدونم از این کارا خوشت نمیاد اما فقط بخاطر خوشحال کردن تو و اینکه دور هم باشیم و خوش بگذره، تصمیم گرفتم روز تولدت سورپرایزت کنم.
گفتم تولدم مبارک...
من قوي هستم...برچسب : نویسنده : 11554a بازدید : 167