دعوت

ساخت وبلاگ

۱- تو چشم‌هام نگاه کرد و گفت تو انقدر معصومی که من خجالت میکشم توی چشم‌هات نگاه کنم.

۲- سرم رو به شیشه تکیه دادم و دعا کردم کاش خوابم ببره و بیدار شم و بفهمم خواب دیدم. اما خواب نبود. خراب شد.

۳- نبودی که غیرتی بشی و بگی این یارو خیلی حروم‌زاده‌ست.

۴- حس خاص بودن از اینکه اتفاقی برام پیش اومد که برای کسی، لااقل تاجایی که خبر دارم، پیش نیومده. و نخواهد آمد...

۵- حس انزجار، حس تهوع، حس زجر از این حس خاص و از این اتفاق.

۶- دارم سعی میکنم به خودم افتخار کنم که موقع حرف زدن صدام نلرزید. دارم سعی میکنم به خودم افتخار کنم، نمیتونم. 

۷- دو روز بعد برام فرستاد کاش اونایی که چوب سادگیشون رو میخورن نون مهربونیشون رو هم میخوردن. نفهمیدم چجوری خجالت نکشید از اینکه خودش رو ساده و مهربون خطاب کنه. و جواب دادم واقعا. با اینکه اون گرگه و مهربون و من بّره‌ام و مهربون. و البته هیچکدوممون ساده نیستیم. 

۸- با گذر زمان چیزی درست نمیشه. روز به روز که میگذره فقط حس‌ها جابجا میشن. مثلا حالا فکر میکنم من اشتباه کردم، من لگد زدم به شانس خودم و شخصیت یکی دیگه. حالا دنیا هم بیاد بگه اینطور نیست، من دیگه باورم نمیشه.

۹- بالاخره بعد از پنج روز باز توی چشم‌های هم نگاه کردیم. باز توی جمع هر دومون بودیم، اول من فقط با بقیه حرف میزدم و اون فقط با بقیه. کم کم همو نگاه کردیم و حرف زدیم و خندیدیم‌. امروز بعد از پنج روز، وقتی از پله‌ها پایین میومدم گفت خداحافظ. برگشتم طرف صداش. چند کلمه حرف زدیم و آخرش گفت شما که افتخار نمیدی. گفتم این حرفو میزنی خجالت میکشم. خجالت میکشم واقعا؟ خجالت نمیکشم که! امروز بعد از پنج روز آشتی کردیم. 

۱۰- آدما بلدن محض رضای خدا موش نگیرن! وگرنه کی حاضره برای کسی رو بندازه و درخواست جابجایی کنه. منم شاید دارم یاد میگیرم وگرنه توی ماگ خودم برای کسی چای نمیریختم.

۱۱- و فرداش: خیلی ناراحت‌کننده‌س وقتی می‌فهمی برای آدمایی که خیلی دوستشون داری یه آدم عادی هستی که بود و نبودت توی زندگیشون فرقی نداره.

۱۲- اسد درباره‌ش گفت خالی‌بنده. گفتم خالی بند نیست. خنگه. گفت نه، جنوبیِ بلف زن فکر کرده میتونه دخترای تهرونو گول بزنه.

۱۳- این خداحافظی میشد خیلی تلخ‌تر از این‌ها باشه. خدا رو شکر که نبود. کاش تلخ‌تر از اینی که هست نشه. کاش دیگه چیزی نشنوم. کاش یادش بره که گفت حتما در جریان میذارمت. کاش از اینجا به بعد در جریان نباشم.

من قوي هستم...
ما را در سایت من قوي هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 11554a بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 23:57