۱- باکس شیشهای ایندرال که از بالا پرت شد روی دستم، کوچیکترین ضربهای بود که مغزِ در شُرف پاشیدهشدنم میتونست سرم بیاره.
۲- معنی مرغ سرکنده رو امروز فهمیدم. معنیش میشه یه حالِ خیلی خیلی بد. دلیلش هم تا همیشه میمونه بین من و خدا و اونی که فهمید و به روی من و خودش نیاورد.
۳- یه روز جواب اونی رو که باحال خوب، زر زد و نصیحتم کرد و بد بودنِ حالم رو کوبوند توی صورتم میدم و بهش یادآوری میکنم که بجای امیدواری و حرفهای مفت، باید دهنش رو میبست و خفهخون میگرفت.
۴- دل آدمها از هم دوره. دوره، بیشتر از هراندازهای که تا امروز فکر میکردم.
من قوي هستم...
برچسب : نویسنده : 11554a بازدید : 188