یه روز به تهش میرسم

ساخت وبلاگ

تنهایی‌ِ عجیبِ جدید و بیخبریِ زشتِ ترسناک و اتفاقای بی‌خودِ خنده‌دار و حرف‌های دروغِ بی‌معنی... یه کاری کردن که دیگه حتی گریه هم حالم رو خوب نمیکنه و دو سه روزه فهمیدم که فروغ نوشته:

نمی‌تواستم، دیگر نمی‌توانستم

صدای پایم از انکار راه برمی‌خاست

و یأسم از صبوری روحم وسیع‌تر شده بود

و آن بهار، و آن وهم سبز رنگ

که بر دریچه گذر داشت، با دلم می‌گفت

"نگاه کن

تو هیچ‌گاه پیش نرفتی

تو فرو رفتی"...

 

من قوي هستم...
ما را در سایت من قوي هستم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 11554a بازدید : 227 تاريخ : چهارشنبه 24 بهمن 1397 ساعت: 18:38